Riders on the storm Riders on the storm Into this house we're born Into this world we're thrown Like a dog without a bone An actor out alone Riders on the storm There's a killer on the road His brain is squirming like a toad Take a long holiday Let your children play If you give this man a ride Sweet family will die Killer on the road Girl you gotta love your man Girl you gotta love your man Take him by the hand Make him understand The world on you depends Or life will never end Gotta love your man
حوصله اش سر رفته...
عین سگ شده....
چرت میگه...
باور نکن...
همش ماله تو به خدا...
همش ماله تو....
هل نزن...
نشون نده....
اگه بفهمه دهنت سرویسه...
بی خیال شو...
این چیزا رو ول کن...
خودت و دریاب.
عین یه بند باز...در معرض سقوط...
نجات غریق....
دریا.............................
سیگار.......
تو
تو
تو
سیگار
آرامش
سکوت...
انتظار
تلفن
تلویزیون
رابطه
ارتباط
چت
اینترنت
تو
تو
شک
تردید
حسادت
تپش
تهوع
توالت...
سردرد
خواب
تخت خواب..
تو
تو
تو
گرما
آغوش
بوسه
نوازش
محبت
من
من
من
تو
شام
ناهار
صبحانه
کره
پنیر
تفاهم
عشق....
فردا
پس فردا
پس اون فردا
تا....
همیشه...
ابد
ابدیت
جاودانگی...
من
تو
من
من
من
من
مـــــــــــ.....
ـ۱،۲،۳،۴
-آروم بگو...تمرکز ام و به هم میریزی...
ـ۱۰
ـبا خودش:(نکنه داره امتحانم میکنه؟ نکنه میخواد ببینه من از اون بدبختهای ترشیده ام؟...)
ـ۲۰،۲۱
ـ(....نکنه بعدش ضد حال بزنه بگه: هه هه من شوخی کردم چرا جدی گرفتی؟...)
ـ۲۹،۳۰
ـ(.... چه جوری آخه تصمیم بگیرم؟توی یه دقیقه؟ اصلا جواب نمیدم...سکوت میکنم ببینم عکس العملش چیه...)
ـ۴۰!
ـ(...آخه اینجوری فکر میکنه اعتماد نکردم...فکر میکنه میگم نه! ....نه بابا ...شوخی میکنه...من اصلا حوصله ی این شوخی ها رو ندارم...یعنی منو انقدر دوست داره؟ ... وای آروم بشمر..)
ـ۴۹،۵۰!
ـ(.....اگه بگم نه چی میشه؟من اصلا تا حالا به این فکر نکردم...آخه این بزرگه...مسئله ی کوچیکی نیست که تو ۶۰ ثانیه بشه تصمیم گرفت...بذار الان میگم من کلی وقت میخوام...نه بابا ...اگه میخواست وقت داده بود...آهان برمیگردم ماچش میکنم...شاید منو ماچ کنه . یادش بره ...میفهمه ،احمق که نیست...)
ـ۶۰!
....سکوت...
ـچی شد؟
ـآره...آره
(:
لباش و چسبوند به شیشه ی ماشین...محکم فشار داد...
شیشه ی سرد، داغ کرد و عرق ریخت..
پشت شیشه یکی لبخند زد...
دوباره لباش و چسبوند به شیشه...
اونطرف یکی پشتش و کرده بود و داشت با موبایل حرف میزد...
تاریک بود...
روی شیشه جای دو تا لب یخ زده بود...