وسوسه

شخصی

وسوسه

شخصی

روزمرگی

دستم را دراز کردم
زد روی دستم
با اخم گفت :جیزه!
------------------------------

تنها شدم
تنها شدم
تنها
شدم


------------------------------


یادم میاید می‌رقصیدم
تنها
با دختری قشنگ تر از پریا
که تنها سر کوچه رفت...


------------------------------

تو خیلی دوری...
تمام فحش‌های دنیا را گاهی نثارت می‌کنم
و بعد نثار خودم
تقصیر ما نیست
دنیا به همین راحتی
بدن‌های نحیف را
rape میکند

------------------------------

فکر کنم شنیدم
جیغ کشید
از لذت
و درد
خوابم
تا تو را دید
نظرات 1 + ارسال نظر
Lord Slayer شنبه 10 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 04:31 ق.ظ http://www.gameshot.parsiblog.com

سلام
وبلاگ جالبی داری.
اگر به بازیهای کامپیوتر علاقه مندی یه سر به وبلاگ من بیا و یکی از چهار بازی امروز را انتخاب کن تا زودتر از بقیه در وبلاگ به نمایش گذاشته شود.
راستی لازم نیست به یادداشت های اولی و دومی نظر بدی.
بسیار متشکرم
See You Around

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد