توی رویای این بار دیدم
که توی یک ماشین بدون سقف
کنار هم خوشحال برای مردم دست تکان میدهیم
عین کندی
صدای تیر که میآید
من خودم را روی تو پرتاب میکنم
و وقتی که احساس درد و سوزش کردم
تو را نگاه میکنم
که با تعجب به قلب پاره من نگاه میکنی
لبخند میزنم
و در نهایت
رستگار خواهم شد.
و در نهایت
رستگار خواهم شد.
سلام ...
ویبلاک جالبی داری به من نیز سر بزن .. نظر یادت نره
لینک دوست داشتی منو به اسم پنجره سبز لینک کن و آگاهم ساز
میرسی دست تو دست
خدا نگهدار
سلام .فرنوش هستم از وبسایت احساسات دات کام ! اگه عزیزی رو دارین که می خواین صداتونو به گوشش برسونید بیاید سایت ما . در ضمن می تونید به گمشده هاتون از سایت ما پیام بدین . برای وبلاگتون هم ابزار های جدید و بی همتا آماده کردیم . قربان شما - فرنوش