من یه hero بودم
من یه شمشیر جادویی داشتم و یه اژدهای بالدار
من امید شهر بودم
من و اژدهای طلاییم شهر قشنگمون رو به جادوی سیاه فروختیم
چون کون مبارزه نداشتیم