وسوسه

شخصی

وسوسه

شخصی

من در سرزمین عجایب

گاهی دنیا با محکم ترین قدم‌هایش توی شکمت میاید و با یک ضربه کاری از شمشیر هاتوری هاتزو  نقش زمین‌ات می‌کند.

و تو تا بیایی و دردش را فراموش کنی دوباره یکی دیگر...

کلا انگار خیلی خوشحالی دوامی نمی‌آورد .

گاهی هم که خوشحالی، جایش درد می‌کند...

برایش توضیح دادم که من بسم است و هنوز نمی‌فهمد. انگار تمام شود در یک لحظه فقط یک لحظه کافی است. جای زخم‌هایش درد میکند و گاهی با پا رویشان فشار می‌دهد.دردناک‌ترش اینجایش است که من هم لبخند میزنم تا نفهمد که می‌فهمم درد دارد. دستش را بالا برده ضربه بعدی کاری است... من هنوز توی صورتش لبخند میزنم شاید برای ضربه بعدی‌اش نباشم.


فکر کنم راهم را گم کردم قرار نبود اینوری بیایم.

نظرات 2 + ارسال نظر
topboy203 پنج‌شنبه 1 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:27 ق.ظ http://topboy203.blogsky.com

سلام . وبلاگ خوبی داری یه سری به منم بزن چیزای بدرد بخوری دارم

قایق آبی پنج‌شنبه 1 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:29 ق.ظ http://www.blueboat.blogsky.com

معمولا اگر از کسی راهنمایی می خواهیم فقط برای اینست که به ان عمل نکنیم یا اگر عمل کردیم کسی که مارا راهنمایی کرده سرزنش کنیم
vaghean matlabaye jalebi gozashti age ejaze bedi linket bedam ?kheily vaght bod az ye web lezat naborde bodam!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد