فکر میکنم بدترین اتفاق بعد از نوشتن یکی از بهترین متنهای عمرت این باشه که یکی برات کامنت بزاره که سریع برای خریدن برنامهی گوشی تلفنت بهش مراجعه کنی...
وقتی فکر میکنی... نه این دفعه دیگه برام نوشته....
امروز توی خیابون تا سوار تاکسی شدم آقایی45 -50 ساله که بغل دستم نشسته بود گفت آی وای کیفم، کیفم و جا گذاشتم و بعد از 30 ثانیه که با خودش حرف زد به فکر فرو رفت...
منم تمام مدت توی راه فکر میکردم که نکنه من باید کرایه تاکسی رو پرداخت کنم یا کمک کنم ؟!
آخرش ازش پرسیدم: ببخشید اگر کیفتون رو گم کردین میتونم کمکتون کنم؟
آقاهه خیلی خوشحال شد و گفت ممنونم پول دارم.من کیف اسناد و مدارکم و جا گذاشتم...
----------------------------------------------------------------------------
این خاطره رو میخواستم امشب واست تعریف کنم! هم خیلی مست و هم خیلی خواب آلوده بودی...
----------------------------------------------------------------------------
کلیه فیلمنامههای علی حاتمی رو هم خریدم
دو جلد بود شد 7/900 تومان
خوشحالم که دارمشون.
-----------------------------------------------------------------------------
این را هم خواندم در یک وبلاگی حال کردم بنویسم برایت:
زندگی گیلاسی است که به سلامتی گیلاس بعدی بلند میشود
خلاصه خبری نیست
همه چیز حکایت از بهبود اوضا دارد.
شب به خیر