خوب...حالا عین بچه آدم بی خیال شو.
فکر نکن!
اگه میخوای خوشبخت باشی و خوشحال باید یه s کامل باشی..
حتا f هم نباید باشی...
حالا آروم چشماتو ببند و تمرین کن.
حالا میبینی اولین نتیجه ای که اون احمق به ذهنش میرسه...آخرین نتیجه ای هست که تو قبلا به ذهنت میرسیده.
اون احمق نمیدونست پولاشو چیکار کنه ...گذاشت بانک، الگانس برد...
تو هر کاری با پولات کردی اونی میخواستی نشد...آخرش از نا امیدی گذاشتی بانک...هیچی هم نبردی!
ولی دو تایی اول و آخر یه کار کردین.
فرق داره ...
ولی کسی نمیدونه که تو کدومی...و به علت حماقت ،تمام آدم ها فکر میکنن تو اولیه هستی و مخ هم نداری.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یکی و میشناسم که فکر میکنه هر چی زن تو دنیا هست احمقه!
بعد هم فکر میکنه همشون جنده ان! و هر کی و که ببینه میتونه بکنه!
بعد هم معتقده هر چی مرد تو دنیاست باید کس کش باشه!
....
نمیدونم فرقش با حیوون چیه!
یکی میگفت : هر چی خوبی میبینه حالش بد میشه!( منبع موثق)
منم که نمیتونستم جایی حرف بزنم...اینجا تکی واسه ی خودم خاله زنکی کردم.
با اینکه حرکتم درست نیست، ولی الان احساس بهتری دارم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
- میدانم
تحمل میکنم این حسرت و چشم انتظاری را....
ولی باران نیامد...
- پس چرا باران نمیبارد؟
- نمیدانم ، ولی این ابر بارانی است میدانم.
- ببار ای ابر بارانی!ببار ای ابر بارانی!
شکایت میکنند از من لبان خشک عطشانم.
( شما را ای گروه تشنگان! سیراب خواهم کرد)
صدای رعد آمد باز، با فریاد غول آسا.
ولی باران نیامد...
-پس چرا باران نمیبارد؟
سر آمد روزها با تشنگی بر مردم صحرا.
گروه تشنگان در پچ پچ افتادند:
ـ( آیا
این همان ابر است کاندر پی هزارن روشنی دارد؟)
و آن پیر دروگر گفت با لبخند زهرآگین:
- فضا را تیره میدارد ، ولی هرگز نمیبارد.
مهدی اخوان ثالث
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
انصافا کارش درسته....من حوصله نداشتم تمام شعر و بنویسم...
یادمه اولین بار که خوندم ...بعدش شونصد بار خوندم.
کف کردم.
یادم نمیره...
بعد توی کتاب ادبیاتم نوشتم.
کتاب زمستان واقعا رو من تاثیر گذاشت.
من با ۳ تا از شعراش زندگی کردم.
.....
شب خوش
پ.ن ۱: امیدوارم امشب دیگه کابوس نبینم.
پ.ن ۲ : قبل از خواب ۳۰ بار صدات میزنم.اگه زنگ بزنی معجزه کردم!
پ.ن ۳ : یادم رفت بگم امشب منو بغل کنی.
پ.ن ۴: اگه بگی ماست سیاهه میگم ok
اگه بگی الان ساعت ۲۶ هست میگم ok
اگه بگی فلانی و فلانی هیچ ربطی به فلانی ندارن میگم ok
اگه بگی دیروز با چالز بوکوفسکی تو استخر بودی میگم ok
چون اینا موضوعایی نیست که من بخوام بهش فکر کنم.
پ.ن ۵: توی فکرات به من فکر میکنی؟ توی انگشتات ...منو میشمری؟ وقتی نیستم...منو میبینی؟
پ.ن ۶ : به نظرت یه بچه ی به دنیا نیومده...آدم نیست؟
آخ از این سطوح ذهنآلود تن، این اعماق تنآلود ذهن.
من چرا این روزا هر چی مینویسم یه جوریه؟؟؟مجبورم دزدی کنم...
... بچه جان میری تو Orkut عیب نداره برو ... ولی اگه ببینم با اینایی که در صد قلبشون بالاس رفت و آمد میکنی میدمت فیلترینگ بخوردت ها ...
(stolen)
comone!
i can c u....
گفت: این است پیمان میان من و تو.هر یک از دو مدت را که سپری سازم، بر من ستمی نخواهد رفت.
شاید همیشه نتونم مال تو باشم....شاید همین الان هم نباشم...
ولی یه نگاه که بندازی...
حتا یه سانت عمیق تر...
می فهمی.شاید هم فهمیده باشی...
من تو رو از دست میدم...تو چی رو از دست میدی؟