یه چیزی هست
در مواقعی که خیلی از دستم عصبانی میشی میتونی فکر کنی که من یه کاکتوس گنده ام که با زحمت و مرارت گاهی هم گل میدم؟!
تو کاکتوس دوست داری... نه؟ احتمالا ترجیح میدی یه چیز خوشگل عین نیلوفر آبی داشته باشی؟!
اشکهایم هم دیگر ارزش ندارد.
فرقی ندارد که بریزد.
یک روز بود که به هیچ قیمتی نمیخواستی اشکم را ببینی...
اینجا سرد شده
ستارههایم مال تو
همهی قرص ماه مال تو
دلم مال تو
به من لبخند بزن
حتا اگر به خاطر خستگی
چشم نگشایی
لبخند یادت نرود
منتظر میمانم...
انقدر که زنگ بزنی...
اگر نزدی یعنی نمیخواهی.
و این پیغام روشن و واضحی بر من خواهد بود.
یعنی جدی دیگر با من هیچ کاری نداری...
منتظر میمانم.
چرا دروغ بگم؟
خوابم نمیاد... خوابم نمیبرد و راستش نمیخواهم بخوابم...
دروغ چرا؟
دلم خیلی درد میکند
هم دلم درد میکند هم دلم.
دروغ چرا؟
اینجا خوابیده بود. همینجا را میگویم. بغل من. داشت من را فشار میداد توی بغلاش و من داشتم از گوشهی چشمم اشک میانداختم روی بالشت. انگار رویا باشد واقعیت. انگار انسان برهنه دروغهایش آشکار است. پر از معصومیت . آشکار شدیم بر هم و من گریستم...
برای آگاهی بیشتر صرفا خودم را سپردهام به تقدیر.این موضوع را عوض نمیکند. کاش هنوز اینجا بود.
پ.ن1:فکت این است که طبیعت رگ خواب من را فهمیده و دارد هر روز چیزش را توی چشمم فرو میکند منم هیچی نمیگویم چون میدانم که مقصد کجاست.
پ.ن2 : نوبل ما رو دزدیده. داره باهاش پز میده. ( اینم شعار جدیدی از بچهها)
پ.ن3: به زودی سیگار را ترک میکنم!
پ.ن4 : من دو تا خرسم را با هم بغل میکنم هر شب و از اینکه در این سن و سال بغلشان میکنم خجالت نمیکشم!
پ.ن5 : به نظر تو محافظه کاری بهتر است یا رک گویی؟
پ.ن6: من احمق نیستم! ولی بدم نمیآید گاهی احمق به نظر برسم!( عین مواقعی که برخی سوال گرافیکی دارند)
پ.ن 7 : من یواشکی دعا هم میکنم و بیشترش در راستای توئه!
پ.ن8: امشب کلی اعتراف داشتم که از دست دادی... (البته میدونم همش تکراریه و کسل کننده اگه بودی میگفتی : هانی جون بچهها پس چی؟ کی به اونا برسه؟)
پ.ن9: میدونم اون روز حرف اشتباه زدم بیا راجع به اون دعوا نکن منو!
پ.ن 10: برای چیزایی که توی بلاگم هم مینویسم منو دعوا نکن!
پ.ن آخر : بیا مهربون باشیم !
روزی هزار بار میآیم اینجا... اینجا شده سنگ صبور یا بهتر بگویم گوش شنوا! اگر بخواهی با روانکاو ها این کار را بکنی باید روزی خداد تومان هزینهشان کنی.از خانه برادرم یک نخ سیگار کش رفتم که امشب اگه حوصله داشتی با هم آنلاین بزنیم.
چه شب عجیبی است امشب... یه حس عجیب و متفاوت دارم. تو چی؟