وسوسه

وسوسه

شخصی
وسوسه

وسوسه

شخصی

هه هه

نمیدونم....وقتی که چت میزنی...گاهی فقط یه چیز نجاتت میده...
گاهی هم هیچ چیز...
من اون یه چیز و که هیچی نیست میخوام..
---------------------------------------------------
ببین....تو تایتانیک....اون ماشینه یادته...که جک و رز توش بودن...و بخار گرفته بود؟؟؟
همون ماشینه منتها ۲۰۶ اش....
ـ------------------------------------------------
گربه سگ چه جوری میره دستشویی؟
-------------------------------------------------
جدی...من راجع به تقسیم فکر نکردم....
یادمه ضرب و بهتر بلد بودم.
یکی بگه اصلا عدد ۱ تقسیم میشه؟
مگه میشه؟
معلومه که یک تقسیم نمیشه....حالا هی به زور توجیه کنین!

نظرات 3 + ارسال نظر
سیاوش یکشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 02:17 ق.ظ

سلام
من تازه برای اولین بار وارد اینترنت شدم
وبلاگ هم ندارم
نوشتهات بد نیست من از ماشین بخار گرفته خوشم میاد
البته از هاچ بک نه ۲۰۶
از اینکه تو اولین نفری هستی که باهاش صحبت میکنم نظرت چیه

سیاوش یکشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 02:51 ق.ظ

تو چهقدر احساساتی هستی راستش منهم احساساتی هستم و برای همین مورد تمسخر دوستام قرار میگیرم و به من میگن تو باید یه دختر میشدی تا یک پسر
اگه بگم درکت میکنم بی ربط نگفتم
سوپ سنگت آدم رو به فکر وا میداره
به هر حال برات دعا میکنم (برام دعا کن)

... پنج‌شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 01:42 ق.ظ http://....blogspot.com

اینم یه مدلشه...!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد