وسوسه

وسوسه

شخصی
وسوسه

وسوسه

شخصی

listen to imagine

هنوز باورم نمیشه که یک سال از پارسال گذشته...
هنور باور نمیکنم که خوشبختی یک سال همراهم اومده...

من برم دم پنجره از خوشحالی جیغ بزنم...

خوب و خوشحالی  ها...
داری صاف صاف راه میری که یه مشکل ۱۲ تنی از بالاترین نقطه ی ممکنه صاف میخوره تو مخت.... تو این لحظه ها ،با بقیه هیچ فرقی نمیکنی...میری به دست و پای خدا میفتی که چاره از مشکلاتت حل کنه... خدا هم یه بیلاخ گنده بهت میده که حالا یاد ما کردی؟

آخه دختر چند بار از یه سوراخ گزیده میشی؟
 یا بهتر بگم چند بار حاضر میشی که گزیده شی؟

اشکال نداره ... پادزهر اگه همرات داری...


---------------------------------------------------
همه فکر میکردن جان لنون نمیتونه آهنگ بنویسه.... تا اون آهنگ و نوشت..
بعدش همه گفتن که اگه اون آهنگ نبود ، بیتلز الان بیتلز نبود.
و اون آلبوم انقدر فروش نمیکرد.

دوباره شبگردی ها توی این بلاگ شروع شد...

چشمام داره بسته میشه، ولی اگه ننویسم ، ممکنه یادم بره که چی میخواستم تو این لحظه داد بزنم....
مـــــــــــــــــــــــــــم....
 
چی میخواست بگم؟؟؟

یادم نیست ....anyway....



جریده رو که گذر گاه عافیت تنگ است.

من نمی فهمم... نمیبینم وقتی مردم حرف میزنن...
تا اون جا میبینم که دهناشون باز و بسته میشه...ولی نمیشنوم.

انگار یکی خندید... هه هه!
نمیدونم داره ادای خندیدن در میاره یا میخنده...

اینجایی که میرم ، جدی میرم؟یعنی الان اونجام؟ پس چرا اینجام هنوز؟

تو چی؟ تو که اینجایی، جدی جدی همینجایی؟ پس چرا انگار یه جای دیگه ای؟
کی میدونه؟من میدونم اینی که میگم و یا نمیدونم...

اه چه قدر همه چیز نسبیه!

کی میدونه اون حسی که داره در فضای خارج جدی هست یا نیست...؟/؟

looking for something new in ur life?

برای فرار کردن لحظه شماری میکنی...
ترجیح میدی که به جای دیدن صحنه های درد ناک فیلم ، بیای و تو تنهاییت تکی تکی بترسی...
کی ،کجای دنیا گفته که همیشه حق با خودته؟
اصلا تا جایی که من یادمه همه حق دارن،جز خود آدم.

خیلی هم قشنگه... حداقل اینه که تو حق کسی و نخوردی...بقیه هم که فکر میکنن حقی دارن،یه جایی حق یکی دیگه رو خوردن.

ای بابا

دختره  به من میگه:  فلان دخترک واسه ی دوست پسرت کرم میریزه!

من که دهن بین نیستم، ولی ببین چه قدر تابلو شد که هیچ کس رعایت نمیکنه!

من،نصفه شب

 
اه،key board داغون شد!
آخه مگه مجبورم هم تایپ کنم،هم بگردم ،هم ماکارونی بخورم؟

(:

خدا پدر یاهو رو بیامرزه که چت کردن و میون پیر و جوون باب کرد!

secrets!



دنیای عجیب و غریب و بیخودیه!
یارو با ۳ تا بچه مدت هاست با منشی شرکت ریخته رو هم! آقای خونه زن لیسانسه ی خوشگلش و با کلفت ۱۰ سال از خودش بزرگ تر عوض میکنه!بعد از دو سال لو میره که دوست پسره ،کلی دختر در طی این مدت سوار کرده! دختره زنگ میزنه به حووش میگه اگه میخوای من برم کنار!!!!به اون زنگ میزنه نه به این!!! یکی دوست دخترش تو بغلش به یکی دیگه چشمک میزنه!!! یکی دوست پسرش اون ور دنیاست ، تو مهمونی وسط جمع، دوست پسر یکی دیگه رو ماچ ماچ میکنه!!! یکی به جای اینکه به دوستش آمار بده، به یکی دیگه آمار میده،بعد به اولی میگه:به تو چه!!!یکی عکس از لبای یکی دیگه انداخته رو موبایلش،به دختره میگه شبیه مال تو هست!!!!دوست پسره تو دانشگاه نشسته،به دختره میگه پای موبایل: تو تاکسی ام،آقا نگه دار پیاده میشم!!!!
جاکش،مگه مریضی؟درست رفتار کن،دروغ گو مگه ملت بازیچه ان؟!