وسوسه

وسوسه

شخصی
وسوسه

وسوسه

شخصی

jump in my game!

هی...
گفتم قبل از خواب پنج دقیقه ببینم دنیا چه خبره...حالم از دنیا به هم خورد...

یکی گفت : منو بازیچه ی خودت کردی...بذار برم...
منم گفتم : برو .
 باورم نمیشه به این راحتی آدم ها رو پرت میکنم بیرون...
انقدر حالم از دنیا بده  که ترجیحا خودم هم میندازم بیرون.خودمو دارم به زور از روابط پرت میکنم بیرون...یا به زور تو روابط جا میکنم...
حالم از خودم به هم میخوره!

و تنها راه دور شدن از این زندگی سگی...مـــــــــــــــــــــم  یعنی در حقیقت فرار موقتی از کل این جریانا...من میدونم چیه.
انقدرقرص اگزازپام میخوری تا ۲ روز میخوابی..بعد پا میشی...باز میخوری...باز میخوابی...تا لحظه ای که یکی میاد میگه هی! همه چیز درست پیش میره...و دنیا هر روز گوه تر از روز قبله! و همه چیز به جای اینکه درست تر بشن خراب تر شدن...و باید قبول کنی که همیشه این بوده!ولی تو یه جور دیگه بزرگ شدی...

بعد تو قبول میکنی...و زنگ میزنی به هر که میشناسی و میگی هی!!!!!!! من خوب شدم...
بعد یه جماعتی بهت تبریک میگن و میپرسن که چی کار کردی...
و تو میگی که هیچی، صرفا حقیقت و قبول کردم.
بعد همه یه جوری نگات میکنن انگار کون دنیا رو پاره کردی...اونا نمیدوونن که تو دروغ گفتی!
یعد زنگ میزنی به رفقات و قرار میزاری که برین کافه! و جلوی همه لبخند میزنی....و تو دلت داد میزنی...هی! احمق ها من حالم بده....حالم داره به هم میخوره! کمک! ولی چون اونا کاری نمیتونن بکنن...یا دقیق نمیدونن چی کار باید بکنن...یا کارشون و از ته دل نمیکنن....یا نمیخوان کاری بکنن...یا ترجیح میدن برای دوست های دیگه ای کارای خوب انجام بدن...و تو جزو اونا نیستی...و خیلی چیزای دیگه که نمیشه گفت چون به صورت احمقانه ای شخصیه....مجبوری در نهایت خفه خون بگیری...و تمام ناراحتی تو با تمام تنهاییت، توی توالت کافه که لامصب لامپ هم نداره عق بزنی! و فحش بدی به تمام رفقایی که به اون یکی رفقا کمک کردن و تو رو تنها گذاشتن و متنفر میشی از اون هایی که کمک هم که بهشون شد ناز کردن و طاقچه بالا گذاشتن و قدر ندونستن و باز کمک گرفتن...و گرفتن...و گرفتن...و انقدر وقت و تلف کردن که انرژی از رفقا نموند و زمانی هم نبود که به تو بپردازن.بعد برمیگردی خونه و دوباره هر چی قرص در زمینه ی آرامش بخشیدن و ضد اظطراب بودن و ربلکس رفتار کردن و کول برخورد کردن و راحت خوابیدن و لبخند الکی زدن و جیغ نکشیدن و نرمال رفتار کردن و ... میدونی میخوری !
و با تمام قدرت از نهایت ضعف فریاد میزنی: آه ، من خوشبختم.
و اینجا سه تا راه داری...انقدر فریاد بزنی که خودت باورت شه....و یا انقدر فریاد بزنی که دیگران باورشون بشه!و راه سومی هم هست که من نمیدونم..(با تشکر از کسانی که بلدن...لطف کنین و بگین)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هی ...یکی یه جایی نوشته بود که یارو نمیدونه قراره بپیچه....فکر میکنین کی و گفته؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یادمه یه بار یه دوستی گفت که سر دو تا راه مونده....من اون موقع لحظه ای که خودمو میذاشتم جاش...فکر میکردم میتونم انتخاب کنم...
اون یه راه سومی و انتخاب کرد...
الان حقیقتش من در ابتدای راه موندم...چون در گیج ترین لحظه هام به سر میبرم و هیچ کسی نیست که یه نشونه هایی حتا کوچیک بده!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
صبح شد و پرنده ها آواز میخونن!
گنجشک ها از درخت سهمی ندارند....
( بد بخت گنجشکی یه عمر آواز میخونه و دل درخت و شاد میکنه و آخرش یه شخص سوم به تیرکمون میکشتش!)
---------------------------------------------------------
امروز هم عین دیروزه منتها با این فرق که من برای بار هزارم به همون چیز رسیدم.
خیلی دلم میخواد این لحظه ها رو تقسیم کنم....
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نظرات 2 + ارسال نظر
حسین یکشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 05:56 ق.ظ

سلام......مثکه واقعا به سیم آخر زدی.......نباید خیلی سخت گرفت ........

هیوا جمعه 5 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 10:28 ب.ظ

honey,azizam nabinam kasi peyda sahode ke baghiaro be to tarjih dade,kasi to ro vel kone va yeki digaro support kone pas maloome ya kheyli parte ya az oon type adamast ke vaghty yechizo az dast mide taze ghadresho midoone!!

مرسی ...نمیدونم والا....
تلاش میکنم...ببینم چی میشه...
اگه هم نشد...من تلاش خودم و کردم.
کم پیدا میشه کسی که این روزا تلاش کنه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد