وسوسه

وسوسه

شخصی
وسوسه

وسوسه

شخصی

۲۴ ساعت به اتمام ۱۹

داریم اسباب کشی میکنیم...
شایدم اسباب های بیخود و بکشیم...با همون خوباش اینجا زندگی کنیم....
نمیدونم..

هی ..مو فرفری....بیا...
نه! نمیخوام بگم که چرا منو کم دیدی یا چرا اون شب باهام حرف نزدی...
یا نمیخوام بگم که خیلی خوشبختم و تو دنیا هیچکی به خوشبختی من نیست...
 
میخوام بگم...دوست داری برات یه شعر بخونم؟در آخرین روز تولدم؟

خونه ی مادر بزرگه...هزار تا قصه داره...
خونه ی مادر بزرگه شادی و غصه داره....

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد