وسوسه

وسوسه

شخصی
وسوسه

وسوسه

شخصی

بعد از مدت ها میخواهم یه حرفی بزنم.

اگر تصمیم بگیریم که بشود. حتما میشود. پس بیا تصمیمش را بگیریم.

مثلا الان تصمیم بگیر که یک چیزی برای من بنویسی! (؛

 

--------------------------------------------------------

گاهی وقتها توی تخیلم انقدر خوش میگذرد ....  انگار آدم هی قلقلکش میشود...  عین وقتهایی که آینده ی خوشگل میبینم یا وقتهایی که توی خوابم تو میآیی ... یا وقتهایی که در بیداری با هم میرقصیم و توی چشمهای هم میگوییم : چشمهات مثل همیشه نیست .

آخ خیلی درد دارد. همیشه طبیعت هر وقت میخواهد عذابم دهد مرا در انتظارت میگذارد. 

نظرات 1 + ارسال نظر
پرنده های قفسی دوشنبه 3 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 01:44 ق.ظ http://srm3ven.blogsky.com

عشق تنها مرضی است که بیمار از آن لذت میبرد!
مطلبت خیلی جالب بود، خیلی خوشم اومد.
اگه وقت کردی پیش منم بیا، چرت و پرت زیاد می نویسم. ولی فکر کنم خوشت بیاد...
موفق باشی
قربانت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد