و اینجا جاییه که هر چند وقت یه بار میام و یه کنجش میشینم!
جای خلوت ساکت، آروم ، کمرفت و آمد... ولی تنهایی نداره، چون تو هم سر میزنی...
میشه گفت یه اتاق امن برای من با حضور تو.
قشنگه... برام جا داره ... هر چقدر که بخوام حرف بزنم ، همشو میشنوه...
همشو نگه میداره و هر وقت بخوام بهم نشونمیده!
رو تمام دیواراش مینویسم و اون همیشه دیوار سفید داره.
فکر کنم از اون آدمهاییه که صبرش هیچ وقت تموم نمیشه.
توش از خودم مینویسم... از تو مینویسم... برای تو مینویسم...
گاهی شاکی ام و فحش میدم...
گاهی خوشحالم و شعار میدم.
گاهی فقط خط خطی میکنم.
گاهی هم هیچی نمینویسم!
میام اینگوشه میشینم... نگاش میکنم... بعد در را میبندم و میرم...
تمام وسوسههای نوشتن منو میدونه...
و هزار تا چیز دیگه که تو دلش برات مخفی کرده ... پر از چیزای قشنگ.