یک وقتهایی میایی توی خاطرههایم
لیز میخوری از روی لبم
میفتی روی کیبردم
انگشتام و میزارم روی جاهایی که ریختهای
تر میشود
انگشتانم
چشمهایم
لب هایم
---------------------------------------------------
قرار گذاشتم
برای اکتشاف
بیایم
با زبانم
این بار
و
سکوت
و گاها لرزش دستم
را اگر ...
قرار گذاشتم
با لای موهایت
توی باد رها
رگهای دستت را
با دست سردم
گرم کنم
اشک امانم نمیدهد
قرار گذاشتم، هر شب
---------------------------------------------------