وسوسه

وسوسه

شخصی
وسوسه

وسوسه

شخصی

فرودگاه مهر آباد

صدایش بد نیست
غمگین می خواند... تقریبا همیشه
آرام ته دلش
گاهی یواشکی
دستهایش را توی‌هم گره می‌کند
و به زبانی که هرگز نمی‌فهمم
آواز می‌خواند:
"مست و گیسو افشان
می‌گریزد"

به زبانی که
خودم
هرگز
نمی‌فهمم

نمیدانم
انگارعروس خوشه‌‌های اقاقی شدم
و یا کی بود
هنگامی که از دریچه‌ی تاریک
کوچه را نگریستم
و کی
خوشبخت شدم
با بوسه‌هایت عین شقایق روی موهایم
و کی ماه کامل شد؟
بدان
همه جا پیچیده‌ای
عین نسیم
با سر زلف ما

نظرات 1 + ارسال نظر
ارتباط یکشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 08:34 ق.ظ http://www.ertebat.blogsky.com

سلام
واقعا وبلاگ جالبی دارید . خیلی از وبلاگتون خوشم اومده .
خوشحال می شم ما رو لینک کنید و اجازه لینکتون رو به ما بدید .
عنوان لینک ما
۩۞۩ چقدر جذاب هستید؟ ۩۞۩ هست .
اگه با تبادل لینک موافق بودید حتما به من اطلاع بدید که شما رو با چه عنوانی لینک کنم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد