وسوسه

وسوسه

شخصی
وسوسه

وسوسه

شخصی

.

نه از ماه گرد مغرور

نه از ماهی گلی توی تنگ

نه از ابر بهاری که این روزا برام برف می‌باره

نه از سیاهی موهام که حال شبو داره

نه از باد وقاصدک

نه از دستهام که سعادت گرمای دستاتو داشتن


سراغ تو رو نمی‌گیرم


عادت کرده‌ام

که بنشینم

و خاطره و خیال و رویای تو رو

از شب تا صبح

از صبح تا شب

به هم ببافم.



پ.ن : این پیانو‌ی لعنتی چرا با من این‌جوری می‌کنه؟!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد