راستش من بهت خیلی فکر میکنم،
دلم آشوبه از بس توش تاپ تاپ کردی.
امشب کلی از پنجره به بیرون خیره شدم و کلی فکر کردم.
ما یه قسمت مهم از زندگی هم شدیم.
گلوم خشک شده و گرممه ولی توی معده ام انگار سرده.
یه جور عجیبیام. خدا امشب و به خیر کنه!
توی دلم گفتم ما به هم میرسیم...
و وقتی اینو گفتم ، پرسیدم: به هم رسیدن یعنی چی؟
و بعد جواب دادم: برای من یعنی قبل خواب بهش فکر کنی و راجع بهش بلاگ بنویسی.
بعد از جواب احمقانه خودم خندیدم چون میدونم این نیست.
شاید یعنی صبح که پا میشی چشمات توی چشماش باز شه؟!
یا وقتی خوابه دستتو دراز کنی و بهش یواشکی دست بزنی.
به هر حال میدونم که به هم رسیدن کلی fact داره...
و مهمترینش اونه که ته دلت عاشق باشی و توی دلت هی تاپ تاپ بزنه.
و وقتی توی بغلش داره کم کم خوابت میبره ته دلت بگی خدایا! شکرت...
salam
be nazar adame bahali miay
az neveshtehat khosham miad