وسوسه

وسوسه

شخصی
وسوسه

وسوسه

شخصی

منتظر۶

میروم روی تراس

هوایی به سرم بخورد

سرد شده... پوستم عین مرغ شده

سرم درد می‌کند

چشم‌هایم قلنبه شده دارد از کله‌ام میزند بیرون

باید آدم شوم...

برمیگردم تو...

انقدر باید بیدار باشم تا مخم خورد شود بریزد توی چشمم و بعدشم همه بریزد ته حلقم شاید بعدش خفه شدم و دیگر لال مردم!

شاید ایده سگ محل برای من بهتر باشد...

چقدر موبی گوش بدهم؟ زنگ بزنم باز گریه کنم شاید دلت به رحم آمد؟

این تو بمیری از آن تو بمیری‌ها نیست؟ هست؟

میدانی دو نخ سیگاری که داده بودی دیشب کشیدم؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد