وسوسه

وسوسه

شخصی
وسوسه

وسوسه

شخصی

take a walk on the wild side

خوب  بعد دو ماه زنگ زدم به سفارت و گفتن که رد شدی...

منم یه نگاهی بهش‌کردم و گفتم بالاخره کار خودتو کردی؟

می‌دونست که باید چی کارم کنه و کرد.

مامانم تمام روز و جلوم نشست و نگام می‌کرد که ببینه کی بالاخره گریه می‌کنم.

منم زدم بیرون و کافه و خونه‌ی دوستان و خودمو یه کاپوچینوی L  مهمون کردم توی بارون و یه بسته سیگار و قدم زنان رفتم...

باشه.دارم برات. گریه نمی‌کنم . نگاهتم نمی‌کنم.

فکرکنم خیلی بد نیست شاید یه چیز خوب تو راه باشه...

نظرات 2 + ارسال نظر
هومن پنج‌شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 11:11 ب.ظ http://www.pink-floyd-hp.blogfa.com

که این طور پس
رد شدی و اینا : )

قدیما یه سر اون ورا می آمدی....

هومن یکشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 12:20 ق.ظ http://scholasticism.blogfa.com/

بیشتر درس می خوندی رد نمی شدی : )

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد