فکر میکنم گاهی که زیاد بلند پروازی میکنم بالهامو میچینه...
انگار بگه بسه دیگه انقدر نباف
یا انقدر فکر نکن توی دنیا فقط تو هستی که میتونی موفق باشی
برای همین گاهی زمینم میزنه یا جلوی کارامو میگیره یا نا امیدم میکنه.
و من چون همش فکر میکنم که اینا همش امتحانه دوباره به خیال بافی ادامه میدم و پی گیری شدید میکنم.
امروز تمام اون مسیری رو که حدود دو ماه پیش رفته بودم دنبال رویاهام دوباره رفتم تا پولی که داده بودم برای رویاهام و پس بگیرم و این جریان عین اون روزا یک هفتهای ادامه داره.
تمام لحظه لحظهاش برام سخت بود با اینکه همشو از اول میدونستم.
نمیدونم چرا امروز یهو انقدر بهم برخورد.
یه جوری دپ زدم یا شاید نا امید شدم و شک کردم که نکنه ماجرای تقدیر یه جورایی جدی باشه و من حق انتخاب ندارم؟
نمیدونم
به هر حال فردا یا پس فردا حالم بهتره!
خیلی هم جدی نیست
یه جوری لوس بازی و بیمزه بازیه!