وسوسه

وسوسه

شخصی
وسوسه

وسوسه

شخصی

and the cornerstore mends broken hearts

خنده دار ترین حالت امتحان reading  موقعی است که به جای خواندن و تست زدن من غرق ماجرای عاشقانه‌ی بحث می‌شوم که پادشاه سنگدل حاضر نشد به شوالیه بوته یا تخمی برای کاشتن چای بده و می‌خواست مونوپول چای و توی دستش داشته باشه و بوته‌های چای رو ملکه‌ی عاشق  زیر خروارها  گل  قایم کرد و به عنوان سوغات با شوالیه خوشتیپ ( طبق گفته‌ی ریدینگ) به مملکتش فرستاد  و این شد که تونستن اونها هم چای بکارن و بعدها هم فک کنم میلیاردر شدن.

کل بحث راجع به پخش شدن چای در سرتاسر دنیا و همه گیر شدنش بود ویه پاراگراف کوچیک یه داستان عاشقانه داشت و من از تمام بحث جدی چای پرت شدم توی این پاراگراف و خوندم و خوندم.... و کشیدم‌شون و انیمیشنش روهم ساختم...

بعد سریع تست زدم تا برگردم و اون پاراگراف و بخونم و بخونم و بخونم....

بعد فهمیدم که تست زدن من عین زندگی کردنمه... بقیه رو سریع سریع رد می‌کنم تا قسمت عاشقانه زندگیم رو هی ببینم و تکرار کنم و توش باشم.

اگه درستش این نباشه ولی  قشنگش همینه...

شاید برای همینه که از تکرار جمله‌هام خسته نمیشم... قشنگیه حضورت برای من از همش مهمتره!

the story about a man who left his soul in supermarket

وقتی بزرگ می‌شوی، می‌بینی که همه چیز چقدر ناگهان آدم بزرگی شده...

انتخاب رنگ و سلیقه‌ات در مورد همه چیز یکهو بزرگ می‌شود.

حتا نمی‌فهمی که کی این اتفاق برایت افتاده...

یادم نیِست.

روزی که خشن شدم و حساب شده حرف زدم.

وروزی که حرف‌های آدم بزرگ‌ها را زدم.

یادم نیست که کی اولین کلیشه‌ها را در مورد اخلاقیات به کار بردم.

دنیا کارهای بدی با روح آدم می‌کند که عادلانه نیست.

it's just so sad

why just we can't skip the apologies and go straight to forgiveness

scope

به نظر من کسی که در زندگی از توی تلسکوپ آسمان را ندیده خیلی چیز ها را نفهمیده.

کلا تلسکوپ و میکروسکوپ و هر چیزی سکوپ خیلی هیجان انگیز است.

چشم آدم را باز میکند.

اگر همه اینها هم نشد یک دوربین خوب و لنز برای دیدن کافی  است.

گاهی حتا چشم خالی هم خوبه. اصلا فکر کنم نوع دیدنه مهمه حالا مسلح یا ساده؟!


این روزها هوا عالیه . مه از روی کوه میاد پایین و خیلی گاهی به خونمون نزدیک میشه...

هوا ابری میشه بعد آفتاب میشه... بعد دوباره ابری میشه و عین نزدیکای استوا بارون میاد.

و من میمیرم واسه‌ی این هوا.

گاهی میگم اگه یه چشم مسلح داشتم یه ژورنال روزانه از آب وهوای جلوی پنجره درمیاوردم.

کلا این رویا پردازی واسه ی من دیگه خیلی رقت بارشده!

بیخودی آدم گریه‌اش میگیره وقتی هوا اینجوریه!

and he called his name Jesus

Wonderful Counselor, Mighty God, Everlasting Father, Prince of Peace


Joseph, son of David, do not fear to take Mary your wife, for that which is conceived in her is of the Holy Spirit; she will bear a son, and you shall call his name Jesus, for he will save his people from their sins


شاید قسمت من بعد از رنجیدن خاطرت اومدن این متن باشه توی گوگل...

start being awsome againe!

برای غمگین نبودن باید بلافاصله بعد از غمگین شدن مکث کنی و سعی کنی خارق العاده باشی.

و بعد دیگه غمگین نیستی...

ممکنه لاک قرمز آلبالویی به دست‌هات بزنی یا سعی کنی با خودت انگلیسی حرف بزنی تنها کاری که باید بکنی اینه که سعی کنی بهترین وجه یا دیوانه ترین وجه ممکن رو از خودت به خودت نشون بدی.وبعدش، در ظرف یک چشم به هم زدن، خوشحالی.

مشکلات درست وقتی که بهشون احتیاج نداری از راه میرسن...

مرگ و میر ، بیماری، بی پولی ، دعوا  و خیلی دیگه که ممکنه اصلا تا حالا نیومده باشن.

و تو آرزو میکنی فقط یکی، فقط اگه یکیشون باشه توی لحظه عالی میشهو تو از پسش بر میای.

و این طبق قوانین مورفی اتفاق نمی‌افته.

خلاصه این چند وقته انقدر فکر توی ذهنم هست که وقت نمیکنم بنویسم...

ولی توی مخم همش دارم جمله‌های خدا در میارم.

تا ببینم چی میشه!

عجب بارونی اومد امروز...

خیلی چسبید.

هوا سرد شده.

فرشته

فرشته‌ای بر من نازل شد

افتاده بود عکس‌اش روی دیوار و تنها بود

و تا جایی که یادمه بالش شکسته بود و داشت گریه می‌کرد

و قلبش کف زمین افتاده بود

من کشیدمش

سریع روی دفترم تا بعدتر یادم باشد

و هر موقع که ناراحت باشم نگاهش کنم

برایت می‌کشمش

همین روزها

تا ببینیش

just stop dogging me around


یک جوری ترس همراه با یه اضطرابی دو روزه دور و برم می‌پلکه...

و من نمی‌دونم از کجاپیداش شده.

و کاری نمی‌تونم براش بکنم.

اینکه به اضطراب و استرس‌هات غلبه کنی سخت ترین کار دنیاست.

اگه میدونستم چرا استرس دارم یا دلیلش چیه بهتر بود!


روحیه به خود....

من باید ادامه تحصیل بدم... و این اولین هدف من خواهد بود.

من به خودم ثابت میکنم که من استحقاقش رو درم.

من از بهترین مراکز دنیا مدرک دکترامو می‌گیرم.

من لایقش هستم.

من میتونم.

من به آرزوی خودم میرسم.

شک نکن مریم.

مسیرت درسته!

من آرزو دارم و خیالپردازم و این همه‌ی چیزی ه که دارم و ازش بهترین استفادهرو میکنم.

امروز

قدم اول

 BA multimedia

من میتونم.

اگر یه اسکل‌هایی در بهترین دانشگاه های دنیا دارن مدرک دکترا میگیرن پس من حتما میتونم.